ختم رسیدگی در بحث شور داوری
در رابطه با شور در مواردیکه داوری بصورت فردی است یک نفر داور است. داور تکلیف دارد، قبل از انقضای مدت بیاید ختم رسیدگی را اعلام کند و انشای رای بکند ولی در داوری که هیاتی باشد موضوع متفاوت است. رسیدگی در هیئتهای داوری مستلزم اینست که سرداور ختم رسیدگی را اعلام نماید. با اعلام ختم دادرسی توسط سرداور، داوران، تکلیف به شور دارند و شور الزام است. قانونگذار هم از کلمه باید استفاده کرده است.
شور محرمانه است یعنی اصحاب دعوا حق ورود در جلسه شور را ندارند ، سرداور باید وقتی ختم دادرسی را اعلام کرد لزوما محل شور، ساعت شور و تشکیل موضوع جلسه شور را اعلام کند و باید به داورهای طرفین اطلاع بدهد. عدم حضور داوران در جلسه شور، از موارد ابطال رای داور نیست. ولی عدم اطلاع به داوران در جلسه شور از موارد ابطال است چراکه از ضروریات داوری هیأتی این است که داوران لزوما میبایست شور کنند و رای بدهند. در مطالعه تطبیقی که در داوریهای بینالمللی انجام شده کشورهای دیگر هم شور را الزامی میدانستند و آنها هم عدم حضور داور در جلسه شور را از موارد ابطال میدانند ولی این حق برای داوران متصور است که بیایند مباحثه بکنند و بحث و جدل کنند، ادله را بررسی کنند، جمع آوری کنند، جمع بندی کنند و بر اساس آن یک رای صادر کنند. پس اینجا هم اگر جلسه شور نرفت میشود باطل کرد.
زمانی که شور برگزار شد و ختم دادرسی اعلام شد باید ببینیم که رای داور باید حاوی چه نکاتی باشد؟ ماده 482 قانون آیین دادرسی مدنی میگوید داور باید رای خود را بصورت مستدل و موجه، صادر و از صدور رای بر خلاف قوانین موجد حق امتناع نماید. در قانون آیین دادرسی مدنی در باب دادنامه یک شرایطی را مشخص کرده است و گفته دادنامه باید حاوی نکاتی باشد. دادگاه صادر کننده، تاریخ صدور، اصحاب دعوا، موضوع خاصه باید در دادنامه قید بشود. آیا داور هم ملزم است که شرایط دادنامه را رعایت بکند یا خیر؟
در رایی که داور صادر میکند باید اصحاب دعوا مشخص باشند و بدانند چه کسی خواهان است و خوانده کیست و موضوع را نیز مشخص کند. در قانون نیامده است اما از عمومات میشود استنباط کرد که در قرارنامه داوری این شرایط لازم است پس باید در رای نیز مشخص باشد. رای داور باید تاریخ داشته باشد. چون مبنای درخواست ابطال رای داور باید مشخص باشد. رای داور قابل اعتراض نیست و قطعی است. اما رای داور قابل ابطال است. رای داور قابل اعتراض نیست، حتی درخواست ابطال رای داور هم مانع از اجرای رای داور نیست. برخلاف رسیدگی در محاکم که ما میگوییم انتقال قهری صورت میگیرد، دعوا از بدوی که رای را صادر میکند اثر انتقالی دارد. وقتی به تجدید نظر آمد دیگر رای اجرا نمیشود. اگر هم رای قاضی را اجرا کنیم خلاف کردهایم چون اثر انتقالی دارد ولی در داوری اثر انتقالی نداریم چون رای داور قابل اعتراض نیست بلکه قابل ابطال است و مانع از اجرای رای داور نیست. قانونگذار میگوید اگر درخواست ابطال کردید دلایل قوی هم داشتید باید خسارت احتمالی بدهید تا رای متوقف شود تا به درخواست ابطال رای داور رسیدگی شود.
تاریخ الزامیست چون مبنای محاسبه درخواست ابطال رای داور باید باشد. در رای داور تاریخ ارجاع هم باید مشخص باشد و باید گفته شود موضوع در این تاریخ ارجاع شده چراکه زمانی که میخواهند به رای داور رسیدگی کنند مذاکرات داور را در نظر نمیگیرند و به رای توجه می کنند. در خیلی از موارد فاقد تاریخ است و ما نمیدانیم چه زمانی صادر شده و تاریخ تسلیم را ملاک قرار میدهیم. اما آیا تسلیم در مهلت بوده است یا خیر. چون اگر تسلیم هم در خارج از مهلت باشد، از موارد ابطال رای داور است.
وقتی داور ختم رسیدگی را اعلام کرد، مانند محکمه است و دیگر نمیتواند دلیل جدید یا ادعای جدیدی بپذیرد و باید مبادرت به صدور رای کند و در یک فرصت یک هفتهای رای بدهد. در مورد داور هم مساله به همین شکل است.
وقتی میگوییم داوری تابع قوانین مقررات مدنی نیست آیا بعد از اینکه داور ختم مذاکرات را اعلام کرد و وارد شور شد و مدت هم چند روزی باقی مانده است و طرف سند جدیدی می آورد، آیا داور تکلیف به رسیدگی دارد یا خیر؟ این یک مسئله اختلافی است. چون اگر بخواهد به این موضوع توجه کند، لزوما باید این دلیل را به طرف مقابل هم ارائه بدهد تا دفاع کند چون اصل تناظر باید حاکم شود. اگر مدت تمام شده باشد، یا فرصت تشکیل جلسه نباشد داور دیگر نمیتواند بپذیرد. ولی اگر ختم را اعلام نکرده باشد، تا لحظهای که میخواهد رسیدگی کند و ختم را اعلام نکرده، هر دلیلی بخواهد قابل پذیرش هست. ولی با اعلام ختم چون برخلاف اصل تناظر است و باید این دلایل و مدارک به طرف مقابل هم ارائه شود داور این کار را نمیکند. در دادرسی که داور انجام میدهد در ماده 474 قانون آیین دادرسی مدنی هم اشاره شده که داور دلایل طرفین را میگیرد و برای طرف مقابل میفرستد و پاسخ طرف مقابل را میگیرد. اگر در آن بخواهد فرصت اعلام کند، نمیتواند ولی میتواند یک فرصت متعارف بدهد. در محاکم معمولا به این صورت عمل نمیکنند.
سوال: اگر یک هفته مانده به مهلت مدت انقضای قرارداد و ختم دادرسی هم اعلام نشده باشد چنانچه دلایل طرف را پذیرفت چگونه باید به طرف مقابل اعلام کند؟
یا میتواند درخواست تمدید کند و به طرفین اعلام میکند که این دلیل را ارائه دادهاند و این دلیلی که ارائه داده شاید به ضرر شما تمام شود بنابراین درخواست تمدید مدت کند، که باید موافقت کنند اگر هم موافقت نکنند، به دلیل اینکه بحث بررسی ادله مطرح است، میتواند تشکیل جلسه ندهد. به استناد ماده 474 قانون آیین دادرسی مدنی اقدام کند و بگوید ادله را من عرض کردم و شما پاسخ را سریعا اعلام کنید. ظرف یک هفته که مهلت دارید، یا اینکه سه روز مهلت دارید پاسخ را نسبت به این ادله جدید ارائه بدهید که اینجا دیگر میشود ماده 474 قانون آیین دادرسی مدنی را اعمال کرد.
دعوای تقابل
در بحث ختم دادرسی چون دادگاه نمیتواند به دلیل اینکه ختم دادرسی را اعلام کرده است ادعای جدید را بپذیرد. آیا در بحث داور ادعای جدید قابل پذیرش هست یا خیر؟
مثلا پیش داور در لحظه آخر ادعای جعلیت در دادرسی میکند و دادگاه میگوید مهلت تا جلسه اول است ، آیا در داوری هم باید ادعاها در جلسه اول باشد یا تا پایان جلسه هم میتواند ارائه دهد؟
در دادرسی داوری قانون آیین دادرسی مدنی حاکم نیست، طرف ادعای جعل میکند و این جعلیتی هم که ادعا میکند یکی از مواردیست که مدت را از بین میبرد . یکی از مواردی که برخلاف رسیدگی به محاکم است، این است که طرف ادعای جعل میکند و اینجا دیگر متوقف میکند و مدت محاسبه نمیشود تا به جعلیت رسیدگی شود و بعد نسبت به ادامه دادرسی اقدام کنند.
شور داوری
ختم رسیدگی داوری
سرداور
حقوق داوری
داوری حقوقی
داوری چیست
تکلیف داور
شروط داور
داوری طاری
ابطال داوری
دعوای تقابل
ختم دادرسی